فیلمهای داستانی نمونههای شبیهسازی شده دنیای واقعی هستند که توانستهاند به عنوان ژانر محبوب شناخته شوند. این قالب برنامهسازی به دلیل سازوکار همذاتپنداری، الگوها، ارزشها، هنجارها، نقشها و دیدگاههای مخاطبان را در حوزههای مختلف تحت تأثیر قرار میدهد و به عنوان محملی برای اثرگذاری بر مخاطب و تزریق مفاهیم و درونمایههای ارزشی و اخلاقی در نظر گرفته میشود. بخشی عظیمی از محبوبیت فیلمهای داستانی از روایتهای آنها کسب میشود؛ روایتها به برنامهسازان کمک میکنند از روش القای مستقیم پیام به مخاطب فاصله بگیرند و ضمن جلوگیری از دلزدگی مخاطب، رسانه را در رساندن به اهداف کلان خود یاری رسانند. به همین دلیل نحوه شکلگیری، عناصر سازنده و مفاهیم صریح و ضمنی روایتها باید مورد تحلیل علمی قرار گیرد. رویکرد روایتشناسی به عنوان نوعی روشتحقیق کیفی این امکان را برای پژوهشگر فراهم میسازد که واقعیتهای نهفته در متن را استخراج کند و تفسیری کلی از متن ارائه دهد.برای این منظور در این مقاله، فیلم داستانی نقطه کور به دلیل ویژگیهای ساختاری و محتوایی تحلیل شده است؛ علاوه بر معرفی ساختار سازنده فیلم (الگوی ژرار ژنت)، معانی صریح و ضمنی (الگوی بارت) که در روایت فیلم گنجانده شده، استخراج گردیده است.