سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772710320201022Trend of Scientific Production in the Field of Media and Securityمطالعه روند تولیدات علمی در حوزه رسانه و امنیت در پایگاه استنادی وبگاه علوم9344616510.22082/cr.2020.122759.2015FAسمیه لبافیدکتری مدیریت رسانه، استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)سیدمهدی شریفیدکتری مدیریت منابع انسانی، دانشیار دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-6320-8111داوود محمدیکارشناسی ارشد مدیریت رسانه، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20200309<strong><em>The present study is a report on the trend of publications and citations in the field of "media and security" from 2000 to 2019, as well as the scientific map of this field. This research was performed using social network analysis and cluster analysis techniques. The data collection source is Web of Science, and the data collection is done as a thematic search in the titles of the articles. Two indicators were used to determine the citation patterns and the number of citations. The results show that 536 articles in the field of security and media have been published by 984 authors from 2000 to 2019, of which 28 authors are actively involved with at least two articles in this field of research. The total number of citations to these 536 articles is 2,633, indicating an upward trend in the last decade. The authoritative map in the field of media and security consists of 28 nodes (authors). Also, the authors of the scientific products retrieved in this study have used 1392 different key concepts, of which 173 words have been repeated at least twice. The most common concepts </em><em>were placed </em><em>in 21 clusters. The concepts of "social media", "national security", "security", "media", "supervision", "terrorism", "privacy", "information security", "framing" and "new media" are among the most important concepts and have the highest centrality in the network.</em></strong><strong>هدف پژوهش حاضر، تحـلیـل ساختار شبکه مفاهیم حـوزه «امنیت و رسانه» است. پژوهش حاضر گزارشی از روند انتشارات و استنادها در حوزه «رسانه و امنیت»، از سال 2000 تا 2019 و همچنین نقشه علمی این حوزه است. این پژوهش با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است. منبع گردآوری دادهها پایگاه استنادی وبگاه علوم بوده و گردآوری دادهها بهصورت جستجوی موضوعی در عناوین مقالات انجام شده است. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد. نتایج نشان میدهد که 536 مقاله در حوزه امنیت و رسانه از سال 2000 تا 2019 توسط 984 نویسنده منتشر شده است که از این تعداد، 28 نویسنده بهصورت فعال با تعداد حداقل دو مقاله در این حوزه پژوهشی، با همدیگر در ارتباط هستند.مجموع تعداد استنادات به این 536 مقاله 2633 مورد است و شیب صعودی را در دهه اخیر نشان میدهد. نقشه همتألیفی در حوزه رسانه و امنیت متشکل از 28 گره (نویسنده) است. همچنین نویسندگان تولیدات علمی بازیابی شده در این مطالعه، از تعداد 1392 مفهوم کلیدی مختلف استفاده کردهاند که از این میان 173 کلمه حداقل 2 بار تکرار شدهاند. پرتکرارترین مفاهیم بر اساس هم رخدادی در 21 خوشه قرار گرفتهاند. مفاهیم «رسانه اجتماعی»، «امنیت ملی»، «امنیت»، «رسانه»، «نظارت»، «تروریسم»، «حریم خصوصی»، «امنیت اطلاعات»، «چارچوبسازی» و «رسانههای جدید» از مهمترین مفاهیم این شبکه و دارای بالاترین میزان مرکزیت در شبکه هستند.</strong>سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772710320201022The Role of Instagram in Personal Brand Development
(Case: Iranian Instagram Users, 2019)نقش اینستاگرام در توسعه برند شخصی (مورد مطالعه: کاربران ایرانی اینستاگرام، 1398)35574616810.22082/cr.2020.120846.1990FAسمیه تاجیک اسماعیلیدکتری علوم ارتباطات اجتماعی، استادیار و عضو هیئت علمی گروه ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانابوالفضل علیپورکارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانسروناز تربتیدکتری علوم ارتباطات اجتماعی، استادیار و عضو هیئت علمی گروه ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20200128<strong><em>This study examined the role of Instagram in developing personal brand, from the perspective of high-consumption Iranian users in 2019. The research method was descriptive-survey and the data was collected by questionnaire. The statistical population included all high-traffic users on Instagram who have a large number of followers. The sample size was 373 high-consumption Instagram users who were selected by non-probable snowball sampling method. The theoretical framework in the field of personal brand is based on Jennifer Acker (1997) personal brand model consisting of 5 personality dimensions (honesty, excitement, competence, perfection, and tenacity). Findings showed that the use of Instagram had a significant effect on personal brand development (in terms of honesty, perfection, competence, excitement, and tenacity). Also, according to the results of multiple regression, from the users' point of view, Instagram social network among the five dimensions of personal brand, has the highest share in developing the honesty dimension with standardized beta coefficient (0.947) and the lowest share in developing personal brand competency dimension with beta coefficient Standardized (0.411).</em></strong><strong>پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در توسعه برند شخصی، از منظر کاربران پرمصرف ایرانی در سال 1398 انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی ـ پیمایشی و ابزار اندازهگیری پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز کلیه کاربران پرمصرف در اینستاگرام را شامل میشود که تعداد دنبالکنندگان آنان زیاد است. چارچوب نظری پژوهش در حوزه برند شخصی، بر اساس مدل برند شخصی جنیفر آکر (1997) مشتمل بر 5 بعد شخصیت (صداقت، هیجان، شایستگی، کمال و سرسختی) تدوین شده است و حجم نمونه را 373 نفر از کاربران پرمصرف اینستاگرام تشکیل دادهاند. نمونهگیری نیز به روش غیر احتمالی و گلوله برفی انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که استفاده از اینستاگرام در توسعه برند شخصی (در ابعاد صداقت، کمال، شایستگی، هیجان و سرسختی) تأثیر معناداری داشته است؛ همچنین مطابق نتایج رگرسیون چندگانه، از دیدگاه کاربران، شبکه اجتماعی اینستاگرام از میان ابعاد پنجگانه برند شخصی، بیشترین سهم را در توسعه بعد صداقت با ضریب بتای استاندارد شده (947/0) و کمترین سهم را در توسعه بعد شایستگی برند شخصی با ضریب بتای استاندارد شده (411/0) به خود اختصاص داده است.</strong>سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772710320201022Explaining the Effect of Virtual Social Networks on Youth Lifestyle
(Case: Ardabil Youth)تبیین تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی بر سبک زندگی جوانان (مورد مطالعه: جوانان شهر اردبیل)59814617010.22082/cr.2020.122470.2012FAتقی اکبریدکتری مدیریت آموزشی، استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانجواد هاشمیکارشناس ارشد روانشناسی، باشگاه پژوهشگران و نخبگان جوان دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل، اردبیل، ایرانسلیم کاظمیدانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران0000-0002-1428-2411مرتضی جاویدپوردانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانمریم متولی کسماییکارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال، اردبیل، ایرانJournal Article20200304<em>Information and communication technologies have influenced all social, organizational and individual spaces in human societies and have affected people's daily lifestyle, work and knowledge to different degrees. The study examined the relationship between the use of virtual social networks and youth lifestyles. This research is applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of research method. The statistical population consisted of the youth between the ages of 18-25 in Ardabil in 2017, which was 24,000 people. And 380 samples were selected using Morgan table by multi-stage cluster sampling method. Data were collected using the Ariani et al. (2015) social media questionnaire and the La'ali et al. (2012) youth lifestyle questionnaire. The results showed that there was a significant inverse relationship between virtual networks and youth lifestyles (physical health, exercising and health, weight and nutrition, disease prevention, psychological health, spiritual health, social health, drug avoidance and accident prevention). The regression results also showed that the social network variable predicts about 40% of lifestyle variance.</em><strong>فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به همه فضاهای اجتماعی، سازمانی و فردی در جوامع بشری وارد شده و شیوه زندگی روزمره، کار و معرفت افراد را به درجههای گوناگون تحت تأثیر قرار دادهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کاربست شبکههای اجتماعی مجازی با سبک زندگی جوانان انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی جوانان دختران و پسران بین سنین 25-18 شهر اردبیل در سال 1396 تشکیل دادهاند که حجم آن برابر با 24000 نفر است. برای تعیین حجم نمونه نیز با استفاده از جدول مورگان تعداد 380 نفر به روش نمونهگیری خوشه چندمرحلهای انتخاب شده است و روش گردآوری اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه شبکههای اجتماعی آریانی و همکاران (1394) و پرسشنامه سبک زندگی جوانان لعلی و همکاران (1391) صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین شبکههای مجازی و سبک زندگی جوانان (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماریها، سلامت روانشناختی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد مخدر و پیشگیری از حوادث) رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که متغیر شبکههای اجتماعی حدود 40 درصد واریانس سبک زندگی را پیشبینی میکند.</strong>سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772710320201022Reflection of Iranian Poetic Literature in National Animationبازتاب ادبیات شاعرانه ایرانی در انیمیشن ملی831224488610.22082/cr.2020.118953.1972FAپیام زینالعابدینیدکتری پژوهش هنر، دانشگاه تهران، مدرس دانشگاه سوره تهران0000-0002-1701-3225ستاره شاهیندانشجوی کارشناسی ارشد انیمیشن، دانشگاه سوره تهرانJournal Article20191222<strong><em>Iranians have long expressed their feelings in the form of poetry, words or writings, and considered poetic expression more eloquent and effective. There are many various themes including advice, humor, Romance, historical, societal, and so on in the relevant remnants. Iranian poetic literature is still novel, and passing of time has not been able to forget it. This literature, as a cultural and national characteristic, has already taken on transnational dimensions and has attracted the attention of artists, writers and intellectuals through the world. The present study with a practical purpose, while understanding the necessity and importance of preserving this cultural heritage, examines the connection between Iranian poetic literature and this art by reviewing the unique features of animation. In this article, first, the literature and its Stylistic devices are defined; such as Personification, metaphor, symbol, etc. Then Based on the theoretical foundations of cinema and animation, favored samples were purposefully selected including "Zal and Simorgh", "Rostam and Esfandiar", "Wall and Water", "In the waves of the Indus River", "If spring does not come" and "Seven" City» from poetic animations taken from old and novel poetry, and they were analyzed. The main purpose of this article is how to use poetic literature in the expressive and structural style of animation. The research method was Qualitative, with a descriptive and formalistic approach, and based on library and audio and video archive sources.</em></strong><strong>از دیرباز ایرانیان احساسات خود را در قالبی منظوم به کلام یا نوشتار درمیآوردند و بیان شاعرانه را شیواتر و تأثیرگذارتر میپنداشتند. آثار بهجا مانده از این پندار، مملو از مضامین گوناگونی؛ ازجمله پند و اندرز، طنز، عاشقانه، تاریخی، اجتماعی و غیره است. ادبیات شاعرانه ایرانی همچنان بدیع و تازه مینماید و گذر تاریخی نتوانسته است آن را به فراموشی بسپارد. این ادبیات، بهعنوان خصلتی فرهنگی و ملی، هماکنون ابعادی فراملی یافته و مورد توجه هنرمندان، ادیبان و روشنفکران سطوح بینالمللی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی، ضمن درک ضرورت و اهمیت نگاهداشت این داشته فرهنگی، پس از مرور ویژگیهای منحصربهفرد انیمیشن، در تلاش است تا پیوند میان ادبیات شاعرانه ایرانی و این هنر را مورد مداقه و بررسی قرار دهد. در این مقاله، ابتدا ادبیات و آرایههای تشکیلدهنده آن، مانند تشخیص، استعاره، نماد و غیره تعریف شدهاند و سپس، طبق مبانی نظری سینما و انیمیشن، با انتخاب هدفمند از موارد مطلوب، نمونههایی با عنوان «زال و سیمرغ»، «رستم و اسفندیار»، «دیوار و آب»، «در امواج سند»، «اگر بهار نیاید» و «هفت شهر» از انیمیشنهای شاعرانه برگرفته شده از شعر کهن و نو مورد تحلیل قرار گرفتهاند. مسئله اصلی این پژوهش، چگونگی استفاده از ادبیات شاعرانه در شیوه بیانی و ساختاری انیمیشن است. روش پژوهش کیفی، با رویکردی توصیفی و فرمالیسیتی، بر اساس منابع کتابخانهای و آرشیوهای صوتی و تصویری بوده است.</strong>سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772710320201022Distribution of Music after the Islamic Revolution and Presenting
A Model of Artistic Managementتوزیع موسیقی پس از انقلاب اسلامی و ارائه الگوی مدیریت هنری آن1231484621810.22082/cr.2020.120426.1985FAیاشار اسدپوردانشجوی دکتری مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایرانتکتم فرمانفرماییدکتری مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایرانعباسعلی قیومیدکتری مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، دانشیار گروه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایرانJournal Article20200120<strong><em>The most important role of art directors is to interact between people involved in the art world and various organizations, as well as to ensure that the values of a work of art are achieved. But the approach of the artistic director in Iran, especially in the field of music, has faced many ups and downs. It seems that the main challenge of management in the field of music distribution is related to understanding the social reality of art. As the art directing is not considered with this approach, it is necessary to study music distribution management. The present study, which was conducted by a mixed method (qualitative and quantitative), has an exploratory nature. the dimensions and components of music distribution management were identified based on in-depth interviews and thematic analysis using the qualitative method. A researcher-made questionnaire was used to monitor the current situation and identify the most important components using the quantitatve method. The results showed that music distribution management had 4 dimensions and 19 components. Artists, audience, market and policy were identified as 4 dimensions of music distribution management. Important components in music distribution management were audience decoding patterns, the effects of the music business on the market, the government's cultural motivation, jurisprudential issues related to music, and undesirable art criticism.</em></strong><strong>مهمترین نقش مدیران هنری، پرداختن به تعامل بین افراد درگیر در دنیای هنر و سازمانهای مختلف، همچنین تضمین به ثمر رسیدن ارزشهای یک اثر هنری است؛ اما رویکرد مدیر هنری در ایران بهویژه در حوزه موسیقی، با فراز و نشیبهای بسیاری روبهرو بوده است. به نظر میرسد؛ چالش اصلی مدیریت در حوزه توزیع موسیقی، مربوط به فهم واقعیت اجتماعی هنر است و ازآنجاکه با این رویکرد، به مدیریت هنر توجه نشده، مطالعه مدیریت توزیع موسیقی یک امر ضروری است. پژوهش حاضر که با روش تلفیقی (کیفی و کمی) انجام شده، ماهیتی اکتشافی دارد. در بخش کیفی، بر اساس مصاحبه عمیق و تحلیل تماتیک، ابعاد و مؤلفههای مدیریت توزیع موسیقی شناسایی شد و در بخش کمی، پرسشنامه محققساخته برای پایش وضعیت موجود و شناسایی مهمترین مؤلفهها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدیریت توزیع موسیقی، دارای 4 بعد و 19 مؤلفه است. هنرمندان، مخاطبان، بازار و سیاستگذاری 4 بعد مدیریت توزیع موسیقی شناسایی شدند و از مؤلفههای مهم در مدیریت توزیع موسیقی، الگوهای رمزگشایی مخاطبان، تأثیرات صنف موسیقی بر بازار، انگیزه فرهنگی دولت، مباحث فقهی مرتبط با آثار موسیقی و نقد هنری نامطلوب مورد بررسی قرار گرفت.</strong>سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772710320201022Entertainment Scenarios on the Islamic Republic of
Iran TV in Media Perspective Document 1404سناریوهای سرگرمی در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران در افق 14041491794032510.22082/cr.2020.111709.1892FAاحد رضایان قیهباشیدکتری آیندهپژوهی، دانشگاه تهران، پژوهشگر همکار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران، ایران0000-0001-5119-3613احسان مرزباندکتری آیندهپژوهی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانامید جهانشاهیدکتری مدیریت رسانه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایرانJournal Article20190721<strong><em>Scenario planning is a systematic and methodical process that enables individuals and organizations to plan and make decisions in complex and uncertain spaces. The present study was conducted to identify the Upcoming Opportunities of the TV in the field of entertainment programs by usnigg this method. Entertainment plays a very important role in attracting the audience, culturalization and also generating income for the media and companies. In this study, first the drivers and key components of the system were extracted using the Schwartz model. Then, the scenario wizard software was used for structural analysis and to examine how the uncertainties affect each other and then extract the scenario opportunities. After that, 3 compatible and probable scenarios related to the future of entertainment on TV- including the protective scenario, the adopting scenario and the evolution scenario - were extracted and described. Finally, after presenting each scenario, strategic advice on the future of television entertainment is provided to relevant managers and policymakers by summarizing the findings in the expert panels.</em></strong><strong>سناریوپردازی فرایندی نظاممند و روشمند است که در فضاهای پیچیده و دارای عدم قطعیت، افراد و سازمانها را در برنامهریزی و تصمیمگیری توانمندتر میسازد. پژوهش حاضر، از این روش و رویکرد، بهمنظور شناخت فضاهای پیشروی سیما در برنامههای سرگرمکننده استفاده کرده است. سرگرمی نقش بسیار مهمی در جذب مخاطب، فرهنگسازی و نیز درآمدزایی برای رسانهها و شرکتها دارد. در این پژوهش، ابتدا با بهرهگیری از الگوی شوارتز، پیشرانها و مؤلفههای کلیدی سیستم استخراج شده است و سپس، از نرمافزار سناریوویزارد برای تحلیل ساختاری و بررسی چگونگی اثرگذاری و اثرپذیری عدم قطعیتها نسبت به هم و آنگاه، استخراج فضاهای سناریویی استفاده شده است. در نهایت نیز 3 سناریوی سازگار و محتمل در ارتباط با آینده سرگرمی در سیما ـ شامل سناریوی سنگربندی، سناریوی فرگشت و سناریوی دگردیسی ـ استخراج و توصیف شدهاند و در پایان، پس از روایت هر سناریو، از طریق جمعبندی یافتههای موجود در پنلهای خبرگی، توصیههای راهبردی در خصوص آینده سرگرمی در تلویزیون برای مدیران و سیاستگذاران ذیربط ارائه شده است.<br /></strong>سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772710320201022The Structural Relationship between Traumatic Mobile Phone use and Adolescents' Feelings of Loneliness Mediated by Time Management
(Case: High School Students in Rasht)رابطه ساختاری کاربری آسیبزای تلفن همراه و احساس تنهایی نوجوانان با میانجیگری مدیریت زمان (مطالعه موردی: دانشآموزان دبیرستانهای شهر رشت)1811974492610.22082/cr.2020.122164.2011FAسجاد رضائیدکتری روانشناسی، استادیار دانشگاه گیلان، رشت، ایرانسیده افسانه گراکوئیکارشناسی ارشد مشاوره خانواده، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایرانامیر قربانپور لفمجانیدکتری مشاوره، استادیار دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20200302<strong><em>This study was conducted to determine the relationship between problematic cell-phone use (PCU) and loneliness, mediated by adolescent time management. The statistical population included all high school students in the second year of Rasht city in the 2018-2017 academic year from which 330 adolescents were selected by multi-stage cluster sampling. Data were collected by The PCU, loneliness and time management questionnaires. the hypotheses were tested by using structural equation modeling technique with AMOS-20 software program. Also the mediating effects were tested by using The Bootstrap approach with the bootstrap procedure in Preacher and Hayes (2008) Macro program. The results showed that there was a direct and significant correlation between PCU and loneliness. The direct effect of PCU on time management was significant. the effect of PCU on loneliness was decreased with the mediating of time management. These results suggest that achieving acceptable levels of time management skills can have protective effects against the feeling of loneliness caused by the harmful use of mobile phones for adolescents.</em></strong><strong>پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین استفاده آسیبزا از تلفن همراه (PCU) و احساس تنهایی، با میانجیگری مدیریت زمان نوجوانان انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دبیرستان دوره دوم شهرستان رشت در سال تحصیلی 97-96 بوده که از میان آنان، 330 نوجوان به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه مقیاس کاربری مشکلزا از تلفن همراه، پرسشنامه احساس تنهایی و پرسشنامه مدیریت زمان و برای آزمون فرضیهها از فن مدلیابی معادلات ساختاری با برنامه نرمافزاری AMOS-20 استفاده شده است. برای آزمون اثرات میانجیگرانه نیز روش بوتاستراپ در برنامه ماکرو پریچر و هایز (2008) بهکار گرفته شد. نتایج نشان داده است که همبستگی مستقیم و معناداری بین PCU و احساس تنهایی وجود دارد. اثر مستقیم PCU بر مدیریت زمان معنادار است. با ورود مدیریت زمان بهعنوان میانجی، از شدت اثر PCU بر احساس تنهایی کاسته شده است. به این مفهوم که مدیریت زمان از میزان رابطه PCU و احساس تنهایی میکاهد. این نتایج مبین آن است که دستیابی به سطوح قابلقبولی از مهارت مدیریت زمان میتواند اثرات محافظتی در برابر احساس تنهایی ناشی از کاربری آسیبزای تلفن همراه برای نوجوانان ایجاد نماید.</strong>