سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772910920220522Health Literacy on TV Channel (Salamat) Before and After the Corona Pandemicسواد سلامت در شبکه تلویزیونی (سلامت) پیش و پس از شیوع کرونا92925272710.22082/cr.2022.547273.2299FAمینا نعمتی سولدرقدانشجوی دکتری علوم ارتباطات اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران0000-0002-0011-8901افسانه مظفریدکتری علوم ارتباطات اجتماعی، دانشیار و عضو هیئت علمی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران ، ایران0000-0003-3855-7552علی دلاوردکتری روانشناسی و علوم تربیتی، استاد و عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20220130<strong><em>This study was conducted to extract the behavioral pattern represented from TV to increase the health literacy of the audience. The purpose of the research is applied with descriptive - explanation nature that has been done by mixed method and stratified random sampling in two qualitative and quantitative stages. In the qualitative stage, three comprehensive themes were extracted from the basic and organizing themes by inductive reasoning: changing the viewers' behavior and lifestyle, disease prevention, and audience empowerment. Also, in response to the second question about what changes have been made in the content of the channel programs after Corona, a slight difference was observed by comparing the programs in two time periods. By comparing physical health themes with the views of WHO experts, the shortcomings of the programs were identified: neglecting strengthening active citizenship and recognizing the rights of individuals as patients, failure to inform and orient people as a consumer of products, and failure to access to health care providers to improve health. In the quantitative stage, Friedman T-dependent test was used to test the research hypotheses. In this way, among the various dimensions of health, the physical dimension takes precedence. There was no significant difference between physical health programs in the two time periods used.</em></strong><em><strong>پژوهش حاضر، بهمنظور استخراج الگوی رفتاری سیمای ملی در افزایش سواد سلامت مخاطبان با ویژگی میانرشتهای، هدف کاربردی و ماهیت توصیفی ، تبیینی، با روش آمیخته و نمونهگیری تصادفی طبقهای در دو مرحله کیفی و کمی انجام پذیرفته است. در مرحله (کیفی) و پاسخ به پرسش اول، مبنی بر چیستی مضامین برنامهها به شیوه استدلال استقرایی از مجموعه مضامین پایه و سازماندهنده، به سه مضمون فراگیر: تغییر الگوی رفتاری و سبک زندگی بینندگان، پیشگیری از بیماریها و توانمندسازی مخاطبان دست یافتیم. همچنین از مقایسه برنامهها در دو بازه زمانی بر اساس پرسش دوم، مبنی بر اینکه چه تغییراتی در مضامین برنامههای شبکه پس از کرونا ایجاد شده است؟ تفاوتهای اندکی مشاهده شد. برای پاسخگویی به پرسش سوم و مقایسه مضامین سلامت جسمانی با نظریات کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، کاستیهای موجود در برنامهها ازقبیل بیتوجهی به تقویت شهروندی فعال و شناخت حقوق افراد بهعنوان بیمار، ضعف در آگاهسازی و جهتیابی بهعنوان مصرفکننده محصولات و دستیابی به ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی برای بهبود سلامت مشخص شدند. در مرحله (کمی) از آزمون فریدمن برای فرضیه اول، مبنی بر اولویت بعد جسمانی در میان ابعاد گوناگون سلامت و آزمون تی وابسته برای فرضیه دوم، مبنی بر نبود تفاوت معنادار در زمان برنامههای سلامت جسمانی در دو بازه زمانی مورد نظر استفاده شده که به تأیید هر دو انجامید.</strong></em>https://cr.iribresearch.ir/article_252727_e7ba35f9256998c2ef88030626efe75f.pdfسازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772910920220522A Study on Desirable Media Norm of International News Agency in the Countryجستاری بر هنجار رسانهای مطلوب خبرگزاری بینالمللی داخل کشور315725273010.22082/cr.2022.547451.2294FAمرضیه اکبرزادهدانشجوی دکتری مدیریت رسانه، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایراناکبر نصراللهی کاسمائیدکتری علوم ارتباطات و مطالعات رسانه، استادیار گروه علوم ارتباطات، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران0000-0002-7404-9283ندا سلیمانیدکتری مدیریت رسانه، استادیار گروه علوم ارتباطات، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایرانJournal Article20220124<em><strong>It is imperative to develop a normative media frame for the domestic international news agency. Because it helps all media agents to use the norms, values and cultural beliefs of Islamic Iran in gate keeping and publishing news. The study used a qualitative method to understand the desired media norm of international news agency in the country. The statistical population of this study was media and news experts with management background in news and news media field from whom 20 people were selected purposefully. Findings from thematic analysis includes three main themes: "norms of expertise authority, applied norms (policy), and value norms". Based on the findings related to the "norms of expertise authority", since the coverage of news agencies is currently influenced by the tastes and micro and macro political issues, which also determine general policies, planning to achieve expertise authority under a media norm is able to enhance the news agency's position. The findings of "applied norms (policy)" also indicate that news agencies must adhere to certain social norms in order to gain credibility and authority, depending on the context of each society. Findings related to "value norms" also show that news agencies follow different value principles and norms depending on their different cultural, political, social and economic contexts.</strong></em><em><strong>تدوین یک چارچوب هنجاری رسانهای؛ خاص خبرگزاری بینالمللی داخل کشور، ضرورتی تام دارد چرا که کلیه کارگزاران رسانه را یاری میدهد تا در انتشار و دروازهبانی خبر از هنجارها، ارزشها و باورهای فرهنگی ایران اسلامی بهره بگیرند. پژوهش حاضر، از روش کیفی برای فهم مسئله هنجار رسانهای مطلوب خبرگزاری بینالمللی داخل کشور بهره گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را متخصصان و کارشناسان حوزه رسانه و خبرگزاری با سابقه مدیریتی در زمینه خبر و رسانه خبری در برمیگیرند که پژوهشگران بهطورهدفمند، پس از مصاحبه با 20 تن از آنان در حوزه مورد نظر به اشباع نظری دست پیدا کردند. یافتههای حاصل از تحلیل تماتیک، دربرگیرنده سه تم اصلی «هنجارهای مرجعیت حرفهای، هنجارهای کاربردی (سیاستی) و هنجارهای ارزشی» بوده است. بر اساس یافتههای مرتبط با «هنجارهای مرجعیت حرفهای»، از آنجا که پوشش خبری خبرگزاریها در حال حاضر، تحت تأثیر سلایق و جریانهای خُرد و کلان اغلب سیاسی است و خطمشیهای کلی نیز از جانب عوامل نامبرده تعیین میشوند، برنامهریزی برای نیل به مرجعیت حرفهای ذیل یک هنجار رسانهای، قادر است جایگاه و پایگاه خبرگزاری را به میزان قابل توجهی ارتقا دهد. یافتهها در خصوص «هنجارهای کاربردی (سیاستی)» نیز حاکی از آن است که خبرگزاریها برای احراز اعتبار و کسب مرجعیت، بنا به بافت هر جامعه، ناچار از رعایت هنجارهای اجتماعی خاصی هستند. همچنین یافتههای مرتبط با «هنجارهای ارزشی» نشان میدهند که خبرگزاریها بنا به تأثیرشان از بافتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متفاوت، از اصول و هنجارهای ارزشی متفاوتی پیروی میکنند.</strong></em>https://cr.iribresearch.ir/article_252730_2ade0575646a725f663b4c5c9092d419.pdfسازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772910920220522A Study on TV Advertising Laws for Children in Iranوضعیت قوانین تبلیغات تلویزیونی برای کودکان در ایران598925273110.22082/cr.2022.541931.2255FAمجتبی حبیبالهیکارشناس ارشد مدیریت رسانه، دانشکده علوم ارتباطات، دانشگاه صداوسیما، تهران، ایرانسیدبشیر حسینیدکتری فرهنگ و ارتباطات، استادیار و عضو هیئتعلمی دانشکده ارتباطات، دانشگاه صداوسیما، تهران، ایرانمحسن شاکرینژاددکتری علوم ارتباطات، استادیار و عضو هیئتعلمی دانشگاه صداوسیما، تهران، ایران0000-0001-9806-3955محمد حاتمیکارشناس ارشد مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20211031<strong><em>In many countries, including Iran, regulations and laws are determined to protect children from harmful effects of media content. The present study focuses on the laws that have been passed regarding the content and distribution of television advertisements for children in Iran. The purpose of this study is to identify the rules of advertising in television programs for children aged 6 to 12 and to analyze the status of children's rights on Iranian television. Documentary and library methods were used for this research. Semi-structured interviews were conducted with 15 experts in the field of children and media to analyze the status of restrictions on advertising in television programs, and content analysis was used to analyze the data. The findings showed that those in charge have addressed issues such as the rights of the child audience, the standardization of advertising for children, and restrictive laws governing the distribution of advertisements and the production of content for children and adolescents. These rules and regulations are classified into two categories: Texts that have an executive guarantor and deal briefly and comprehensively with the issue of children's rights, such as the Constitution of the Islamic Republic of Iran, and texts that reasonably discuss laws restricting advertising in children-specific programs and the rights of children and young audiences, but unlike in other countries, are not enforceable.</em></strong><strong><em>در بسیاری از کشورها، ازجمله ایران، آییننامهها و قوانینی معرفی میشوند که تا حد امکان از کودکان در برابر آثار نامطلوب محتواهای رسانهای محافظت میکنند. ازاینرو، پژوهش حاضر بر قوانینی متمرکز شده است که در خصوص محتوا و پخش تبلیغات تلویزیونی برای کودکان در ایران تصویب شدهاند. هدف از انجام این پژوهش، شناخت قوانین تبلیغات در برنامههای تلویزیونی کودکان 6 تا 12 سال و تحلیل وضعیت حقوق مخاطب کودک در تلویزیون ایران است. برای نیل به این هدف، از روش اسنادی و کتابخانهای بهمنظور شناخت قوانین تبلیغات در برنامههای تلویزیونی کودکان استفاده شده و برای تحلیل وضعیت قوانین محدودکننده تبلیغات در برنامههای تلویزیون، با 15 نفر از متخصصان حوزه کودک و رسانه، مصاحبه نیمهساختاریافته انجام گرفته است و برای تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که متولیان امر به مسائلی مانند حقوق مخاطب کودک، استانداردسازیِ تبلیغات برای کودکان و قوانین محدودکننده ناظر بر پخش تبلیغات و تولید محتوا برای کودکان و نوجوانان پرداختهاند. نکته اینجاست که این دسته اصول و قواعد یا قوانین و مقررات، به دو دسته تقسیم میشوند: متونی که مانند قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ضامن اجرایی دارند و بهطور مختصر و کلنگرانه به مسئله حقوق کودک پرداختهاند و متونی که در مقایسه با سایر کشورها، در حد قابلقبولی به بحث قوانین محدودکننده تبلیغات در برنامههای مختصِّ کودکان و حقوق مخاطبان کودک و خردسال پرداختهاند اما از ضمانت اجرایی برخوردار نیستند.</em></strong>https://cr.iribresearch.ir/article_252731_a3bfb87c9c119139d68159401278dbd3.pdfسازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772910920220522Representation of Corona on Telegram Platform of Domestic and Satellite Persian Language Channels; A Comparative Study of the Channels IRIB News Agency, VOA & Manotoبازنمایی کرونا در بستر تلگرام شبکههای فارسیزبان داخلی و ماهوارهای (مطالعه تطبیقی کانالهای خبرگزاری صداوسیما، صدای امریکا و من و تو)9112925120510.22082/cr.2022.546272.2288FAجواد صادقیکارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی ـ روزنامهنگاری، دانشگاه صداوسیما، تهران، ایران0000-0003-4141-8481ابراهیم فتحیدکتری فرهنگ و ارتباطات، استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما، دانشکده ارتباطات و رسانه، گروه ژورنالیسم و خبر، تهران، ایرانJournal Article20220105<strong><em>Media represent the corona pandemic based on their own perspectives and the demands of the governors positively or negatively, as such they often did not consider the corona as a disease, but an ideological matter. The purpose of this research is to study how corona news is framed.In this research the visual texts, which purposefully selected, of channels IRIB, VOA and Manoto on their Telegram platform were examined using semiotic methods. The publication of Corona images on the telegram platform of IRIB News Agency was framed with "authority of doctors and the cooperation of the people". VOA telegram platform used the Corona as a tool to "generalize the disease" and framed it as a "demonstration of corona healing processes". And finally, Manoto channel published video texts related to Corona on its Telegram platform as a "Transformation of Death Relationships". It can be said that IRIB news agency seeks to conserve the value system and maintain the status quo. In contrast, VOA and Manoto channels seek to construct an ideological and magnify crisis, representing the corona disease with old unrelated myths and implying a distorted meaning.</em></strong><br /> <em><strong> در عصر کنونی با ظهور پاندمی کرونا، رسانهها این پدیده همهگیر را بر اساس چشم اندازهای خود و مبتنی بر خواستههای حکمرانان، بهصورت مثبت یا منفی بازنمایی میکنند؛ بهطوریکه در غالب موارد به کرونا بهمثابه یک بیماری محض توجه نداشتهاند و قبای ایدئولوژیک بر تن آن کردهاند. پژوهش حاضر که هدف از آن، مطالعه چگونگی چارچوب بندی کرونا بوده است، روش نشانه شناسی، متون تصویری کانالهای خبرگزاری صداوسیما و </strong></em><em><strong>شبکه های ماهواره ای صدای امریکا و من و تو را در پلتفرم تلگرام مورد خوانش قرار داده است. در این پژوهش، تصاویر انتشاریافته بهصورت هدفمند انتخاب شدهاند. رویکرد انتشار تصاویر کرونا در تلگرام خبرگزاری صداوسیما، چارچوب «اقتدار پزشکان و همراهسازی مردم» بوده است. کانال تلگرام صدای امریکا از کرونا بهمثابه ابزار «عمومیت بخشیدن بیماری» بهره برد و به چارچوب «نمایش فرایندهای درمانی کرونا» متوسل شده است. در این میان، شبکه من و تو با بهرهگیری از چارچوب «دگردیسی مناسبات مرگ» در کانال تلگرامیاش، متون تصویری مرتبط با کرونا را تهیه و منتشر میسازد. میتوان نتیجه گرفت که در سپهر نشانهشناختی، خبرگزاری صداوسیما به دنبال تثبیت نظام ارزشها و حفظ وضع موجود است و در مقابل، شبکههای صدای امریکا و من و تو در پی برساخت ایدئولوژیک و بزرگنمایی بحراناند و با اسطورههای کهنه از حاشیه به متن رانده شده و متضمن معنایِ دگردیس شده، کرونا را بازنمایی میکنند.</strong></em>https://cr.iribresearch.ir/article_251205_d2cda7b4a0f92649b69b519bfc0388ae.pdfسازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772910920220522The Process of Development of Communication Literacy in Schools of the Islamic Republic of Iranفرایند شکلگیری سواد ارتباطی در مدارس جمهوری اسلامی ایران13116925273210.22082/cr.2022.548228.2309FAحسن درستیدانشجوی دکتری تخصصی برنامهریزی درسی، واحدمرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایرانشهرام رنجدوستدکتری برنامهریزی درسی، دانشیار گروه برنامهریزی درسی، واحد مرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایرانعلی ایمانزادهدکتری علومتربیتی، دانشیار گروه علومتربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20220219<strong><em>This study was conducted as an interpretive research paradigm through grounded theory method to provide a model for teaching analytical literacy in Iran. Data was collected by Semi-structured interview technique from experts and professors of educational sciences and curriculum planning whom selected by purposeful sampling way. The research data were analyzed by open coding method from which were extracted conceptual, main and macro categories. Finally, the model of communication literacy training was provided; including causal, structural, intervening factors, as well as the necessary strategies for communication literacy training and the consequences of implementing the correct training system. The main category includes teaching general topics, training and observation, which can be used to design, develop and implement a communication literacy training program. After analyzing the findings, these factors were identified: Family cultural conditions, reading and storytelling in the family, reading poetry to family and classmates, avoiding the consequences of unipolar education, organizing information, psychological skills, semantics, emotions, attitudes, role expectations, non-verbal messages, verbal messages, face-to-face messages, In-person messages, voice and text messages for causal factors; subculture of country, province and city, country education system, family culture, communication network for structural factors; complexity of communication components, inherited traits such as intelligence, cultural background, physical characteristics and psychological skills for intervening factors.</em></strong><em><strong>پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند شکلگیری سواد ارتباطی در مدارس جمهوری اسلامی ایران به انجام رسیده است. این مطالعه حاضر با استفاده از روش نظریهپردازی دادهبنیاد به ارائه الگویی برای آموزش سواد تحلیلی در ایران پرداخته، از حیث پارادایمهای غالب پژوهش، در گروه تفسیری قرار میگیرد. برای جمعآوری دادههای مورد نیاز، از فن مصاحبه نیمهساختاریافته و روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده است. مصاحبهشوندگان این پژوهش را متخصصان و استادان علومتربیتی و برنامهریزی درسی تشکیل دادهاند. دادههای پژوهش به روش کدگذاری باز که مختص رویکرد زمینهای است مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته و مقولات مفهومی، اصلی و کلان استخراج شدهاند. در نهایت نیز الگوی آموزش سواد ارتباطی، شامل عوامل علی، ساختاری، مداخلهگر و همچنین راهبردهای لازم جهت آموزش سواد ارتباطی و پیامدهای اجرای نظام صحیح آموزش سواد ارتباطی ارائه شده است. با توجه به نتایج پژوهش، مقوله اصلی شامل آموزش سرفصلهای کلی، آموزش و مشاهده است که بهمنظور طرح، تدوین و اجرای برنامه آموزش سواد ارتباطی در ایران میتوان از آن بهره برد. در زمینه عوامل علی (شرایط فرهنگی خانواده، کتابخوانی و قصهگویی در خانواده، شعرخوانی در جمع خانواده و همکلاسیها، اجتناب از مواجهه با پیامدهای آموزش تکقطبی، سازماندهی اطلاعات، مهارتهای روانی، معناشناسی، هیجانها، نگرشها، انتظارات نقش، پیامهای غیرکلامی، پیامهای کلامی، پیامهای حضوری، پیامهای غیرحضوری، پیامهای گفتاری و نوشتاری) در زمینه عوامل ساختاری (خردهفرهنگ کشورـ استان ـ شهر، نظام آموزشی کشور، فرهنگ خانواده، شبکه ارتباطی) و در زمینه عوامل مداخلهگر (پیچیدگی مؤلفههای ارتباطی، ویژگیهای ارثی از قبیل هوش، شرایط فرهنگی خانوار، ویژگیهای جسمی و مهارتهای روانی) شناسایی شدند.</strong></em>https://cr.iribresearch.ir/article_252732_1a554edb7b841a285f8c33fd3bb7958b.pdfسازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772910920220522Accrediting and Identification of Factors Affecting Media Flow in Sportsاعتباریابی و شناسایی عوامل مؤثر بر جریانسازی رسانهای در ورزش17119925273710.22082/cr.2022.549178.2310FAگلناز رضاییدانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایراناسفندیار خسروی زادهدکتری مدیریت ورزشی، دانشیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اراک، اراک ، ایرانمجید سلیمانیدکتری مدیریت ورزشی، استادیار گروه تربیت بدنی، واحد ملایر، دانشگاه آزاد اسلامی، ملایر ، ایرانJournal Article20220219<strong><em>The research was conducted to accredit and identify factors affecting media flow in sports by mixed methods. The statistical population includes media experts with university teaching experience or activists in sports and media, sports promotion experts in media, sports experts and officials, sports media producers, policy makers and sports consultants of IRIB (16 people) for the qualitative part and media experts and students in the field of physical education and viewers of sports programs (370 people) for the quantitative part. The measurement tool in the qualitative stage was the open interview and the analysis was done with Maxqda software. The research tool in quantitative part, was the questionnaire extracted from the qualitative part codes, and was analyzed with AMOS software. Based on data analysis, 86 basic concepts, 19 Axis codes and 5 selective codes of causal, contextual, intervening, and strategic factors and consequences were identified. The results of the quantitative part confirmed items and factors in the confirmatory factor analysis tests. Factors and factors loads of items rate were higher than 0.4. Finally, the provided model has been developed with the opinion of experts, and its implementation can improve the current state of sports media in the community, which will increase the acceptance of these media.</em></strong><em><strong>پژوهش حاضر به شناسایی و اعتباریابی عوامل مؤثر بر جریانسازی رسانهای در ورزش پرداخته است. روش پژوهش با توجه به هدف، آمیخته یا بهعبارتی، ترکیبی بوده است. جامعه آماری نیز متشکل از دو بخش کیفی، شامل متخصصان رسانه دارای سابقه تدریس دانشگاهی یا فعالان حوزه ورزش و رسانه، متخصصان ترویج ورزش در رسانه، صاحبنظران و صاحبمنصبان ورزش، برنامهسازان ورزشی، سیاستگذاران و مشاوران ورزشی سازمان صداوسیما (16نفر) و بخش کمی، شامل کارشناسان حوزه رسانه و دانشجویان رشته تربیت بدنی و بینندگان برنامههای ورزشی (370 نفر) بوده است. ابزار اندازهگیری در مرحله کیفی، مصاحبه باز بوده و تحلیل با نرمافزار Maxqda صورت گرفته است. در بخش کمی، ابزار پژوهش پرسشنامه مستخرج از کدهای بخش کیفی بود که با نرمافزار AMOS تجزیهوتحلیل شد. بر مبنای تحلیل دادهها 86 مفهوم اولیه، 19 کد محوری و 5 کد گزینشی عوامل علی، عوامل زمینهای، عوامل مداخلهگر، عوامل راهبردی و پیامدها شناسایی شدند. نتایج قسمت کمی بیانگر تأیید گویهها و عوامل در آزمونهای تحلیل عاملی تأییدی بود به این معنی بارهای عاملی گویهها و عوامل بالاتر از 0.4 بودند. در نهایت میتوان گفت که الگوی ارائه شده باتوجهبه نظر کارشناسان و افراد صاحبنظر تدوین شده است و اجرای آن میتواند باعث بهبود وضعیت جریانسازیهای رسانهای جامعه در خصوص رسانههای ورزشی شود و در نهایت، میزان استقبال از این رسانهها را در تمام حوزهها افزایش دهد.</strong></em>https://cr.iribresearch.ir/article_252737_fdb36ca474b82dde5f798ec65fc30b4f.pdfسازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانپژوهشهای ارتباطی2538-29772910920220522A Comparative Study Between the Consumption of Communication Media (Print and Electronic) and the Social Trust Among Graduate Students of Tehran University in 2020بررسی تطبیقی میان مصرف رسانههای ارتباطی (چاپی و الکترونیکی) و میزان اعتماد اجتماعی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران سال 139920122025274510.22082/cr.2022.545512.2281FAداود کوهی اقدمکارشناس ارشد روابط فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد الکترونیکی، تهران، ایرانحسن خجسته باقرزادهدکتری مدیریت راهبردی، دانشیار و عضو گروه آموزشی رادیو، دانشگاه صداوسیما، تهران، ایران0000-0001-5854-7533علیرضا کوهی اقدمدانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشگاه فیروزکوه، فیروزکوه، ایرانامیر مشهدی محمدیکارشناس ارشد مدیریت امبیای بازاریابی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20211224<strong><em>Social trust has become particularly more important, as societies and human actions have developed beyond from individuals to institutions and organizations. Communication media make people's perceptions of the environment and increases/decreases their trust among their audiences by representing good/bad image of the society. They also help to create patterns of action among the audience to take action in different situations. Communication media (print and electronic) help to access to abstract and specialized institutions, so that cause their audience trust or distrust these institutions. The research is applied in terms of objects and was done through survey. Statistical sample were selected by cluster sampling way over 384 people using Morgan table. Data was collected by researcher-made questioner. The results showed that there was a significant positive correlation between communication media consumption (print and electronic) and social trust; That is, as the use of communication media increases, so does social trust. This increases the importance of the media in the attitudes of familiar people and the need to address this issue.</em></strong><em><strong>امروزه باتوجهبه تغییر و تحولات جوامع مدرن و فراتر رفتن دامنه کنش افراد از حد دوستان و آشنایان به نهادها و سازمانها، مسئله اعتماد اجتماعی اهمیتی خاص پیدا کرده است رسانههای ارتباطی به تصورات افراد از محیط شکل میدهند و با ارائه تصویری زشت یا زیبا از جامعه، افزایش یا کاهش میزان اعتماد را در بین مخاطبان خود موجب میشوند. همچنین به شکلگیری الگوهای کنش در بین مخاطبان کمک میکنند تا در موقعیتهای مختلف دست به اقدام بزنند. رسانههای ارتباطی (چاپی و الکترونیکی) میتوانند زمینه دسترسی به نهادهای انتزاعی و تخصصی را برای مخاطبان خود فراهم آورند و در نتیجه، موجب اعتماد یا بیاعتمادی آنان به این نهادها شوند. ازاینرو، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی میان مصرف رسانههای ارتباطی (چاپی و الکترونیکی) و میزان اعتماد اجتماعی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران سال 1399 بوده است. روش پژوهش به لحاظ اجرا، پیمایشی و از نظر نوع، کاربردی است. نمونه آماری پژوهش، با روش خوشهای و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان طبق محاسبات صورت گرفته، 384 نفر محاسبه شده است. ابزار جمعآوری دادهها نیز پرسشنامه محققساخته بوده است. نتایج پژوهش به لحاظ آماری، وجود همبستگی مثبت و معنادار بین متغیرهای مصرف رسانهای ارتباطی (چاپی و الکترونیکی) و میزان اعتماد اجتماعی را نشان داد؛ یعنی با بالا رفتن میزان استفاده از رسانههای ارتباطی، اعتماد اجتماعی نیز افزایش مییابد. این امر ما را با نقش مهم رسانهها در نگرش افراد، آشنا و لزوم پرداختن به این مسئله را دوچندان میکند.</strong></em>https://cr.iribresearch.ir/article_252745_c1d2019a682fca3f6256f4d13dc76d4f.pdf